بله، این تقدیر خودش تقریباً از شلوارش بیرون پرید تا آن مرد را بمکد. تا جایی که می توانست خود را نگه داشت. اما وقتی آن بلوند به او پیشنهاد داد که او را بفرستد، نتوانست جلوی خودش را بگیرد. و به همین دلیل شفت خود را در دهان او فرو برد، اما فقط برای خیس کردن آن. و سپس احمق او فقط گریه کرد و بیدمشک را درون خود گرفت. لذتی بود که او قبلاً ندیده بود. اما حالا او هم آزاد شده بود!
سه نفره بدی با فانتزی های خشن نیست. زن از عکس شوهرش که در حال لعنت به خانه دار است بسیار هیجان زده می شود که از این اتفاق کوچکترین خجالت نمی کشد، برعکس از اینکه ارباب به او علاقه نشان داده خوشحال است.